love
فرهنگ لغات مدرن
*آدامس : تنها چيزي كه توي دهان خانم ها بند مي شود
آدم خوار : انساندوست افراطي *
*آدم مغرور : كسي كه اگر جلاد بخواهد گردنش را بزند بگويد : يه وجب بلند تر
بزن
احمق : كسي كه دختر همسايه را در تاريكي نبوسد *
*ادب : يعني كمك به يك خانم زيبا در عبور از خيابان حتي اگر به كمك احتياج
نداشته باشد
*ازدواج : قمار زندگي است و در قمار معمولا برد با كسي است كه بيشتر تقلب كند
* *الكل : مايع گرانبهايي كه همه چيز را محفوظ نگاه مي دارد مگر اسرار را
اوراقچي : تنها موجودي كه زنها را بهترين رانندگان دنيا ميداند *
ايده آل : شوهري كه بتواند با زنش بهمان دقت و ملايمتي كه در مورد اتومبيل*
تازه اش دارد رفتار كند
بز بيار : فلك زده اي كه زنش زشت و كلفتش بيريخت باشد *
بوسه : تصادفي كه فقط يك سيلي به آدم ضرر مي زند *
بيست سالگي : دوراني كه پسر ها دنبال معشوقه مي گردند ، دختر ها دنبال شوهر *
چشم : عضوي كه چشم چرانها با آن ارتزاق مي كنند *
*خسيس : كسي كه وقتي خانه اش آتش مي گيرد براي اينكه پول تلفن ندهد تا اداره
آتش نشاني بدود
*خوش بين : مردي كه تصور كند وقتي زني پاي تلفن خداحافظي كند گوشي را خواهد
گذاشت
*دست : عضوي كه در سينما نزد صاحبش بند نمي شود
*دوران تجرد : دوراني كه معمولا براي مردها بعد از ازدواج شروع مي شود
*رفيق : كسي كه هميشه به شما مقروض است
*رقص : بهم چسبيدن با اتيكت دو جنس مخالف
*زوج ايده آل : شوهر كر و زن لال
*سو ء ظن : سعي در دانستن چيزي كه بعدا" انسان آرزو مي كند اي كاش آنرا نمي
دانست
*سينما : جايي كه پشت سر شما حرف مي زنند
*عشق : دردسري كه براي فراموش كردن آن بايد عشق تازه تري پيدا كرد
*سرخ پوست : مرد خوشبختي كه وقتي زني او را مي بوسد صورتش ماتيكي نمي شود
*سنجاق قفلي : تنها قفلي كه بدون كليد باز مي شود
*ماچ : بوسه اي كه هنوز رنگ آرتيستي نگرفته
*مرد مجرد : كسي كه هنوز عيوبي دارد كه خودش نمي داند
*معجزه : دختر خانمي كه زنگ آخر جيم شود و به سينما نرود
*موش : خانم هايي كه نصف شب به جيب شوهر هايشان شبيخون مي زنند
*هالو : شوهري كه دستكش ظرفشويي را بجاي اندازه دست خودش ، اندازه دست زنش
بخرد !
Power By:
LoxBlog.Com |